حج، چشمه ای است جوشان، که هر که از آن نوشید، تشنه تر شد، هر که حلاوت آن را یافت، شیفته تر گشت و هر که چهره جان در زمزم معارفش شست، پاکدل شد. حج، کتابی است که هر که با الفبای عشقش آشنا شد، دل به آن سپرد و هر که اوراقی از رموز و اسرارش را با سرانگشت تدبّر ورق زد، مشتاق به پایان بردن این صحیفه عرفان گردید.
هر که نگاهی به سطرهای این کتاب یقین افکند و نظر بر خط نوشتههای این «بیتالمعمور» داشت، بذر معرفت در اندیشه و دل کاشت. حج، خانه ای است که هر که چند صباحی رحل اقامت در آن افکند و هر که چند روزی بار سفر به سوی آن کشید و لذت آرمیدن در سایه معنویت بیت خدا را چشید، رنج سفر فراموش کرد و آنجا را خانه خود، خانه خدا و خانه مردم یافت، و به راستی هر که مقیم این خانه شد، مقام یافت و هر که ساکن این حریم گشت به سکون نفس رسید.
مدرسه بندگی
حج، چونان درختی است که اگر دست نیاز به شاخه های کرامتش بیاویزی، و اگر دامن طلب زیر این شاخه طوبی بگستری، دامن دامن حکمت و نور، بهره میبری. خنکای یقین را در سایه درخت پرشاخه حج حس میکنی، و اگر پنجه به سر شاخه های پربارش فراز بری، میوه های تازه ایمان و نور و حضور میچینی. بازاری است حج، که هر که با نقد خلوص پای بدان نهد، کالای عبودیت نصیبش میشود، و هر که بیتوشه باور به آنجا رود، تهیدست باز میگردد. مدرسه ای است حج که کتاب و دفترش «عمل» و «تزکیه» است. سازنده اش ابراهیم و اسماعیل و جبرئیل است و بنیانش تقوا. آن که در این مدرسه نام نویسد، باید مشق بندگی را خوب بنویسد و خط خلوص را زیبا نگارد و تکلیف طاعت را در کلاس مناسک، به دقت و کمال و تمام انجام دهد.
شناخت عمیق حج
حج، چشمه فیّاض الهی، حقیقتی توحیدی و رکنی اساسی از احکام حیاتبخش اسلام است. این عبادت، با زوایایی گسترده و ژرف و احکامی پر راز و رمز ـ که هر یک بیانگر نمادی پیدا و پنهان هستند ـ پرشکوه ترین فریضه دینی را رقم میزند. حج در چهره نمادین خود، مجموعه ای از اعمال خاص با ترکیب و هیئت اجتماعی منظم و دقیق، همراه با رعایت آداب و دستوراتی ویژه را تشکیل میدهد. در ورای این مناسک و حرکات منظم، جلوهه ای شکوهمندی از آموزه های زندگی ساز و رمزهای درسآموز نهفته است. این تکلیف مقدس در ابعاد بسیار گسترده، محفل تفسیر و تحلیل و نیازمند رمزگشایی و راز گویی است. از این رو، همه متفکران و حقیقت جویان اسلامی، بر شناخت دقیق زوایای حج و عمل بر باطن عمیق آن تأکید کرده اند، و درک درست اهداف و بهره مندی شایسته از رهآوردهای گرانسنگ آن را، وظیفه همه مسلمانان داشته اند.
پیام توحیدی حج
مناسک عظیم حج، قبل از هر چیز دیگر، یک مراسم پرشکوه عبادی با یک روح جمعی است. بدون تردید، اولین بانگ، زیباترین آهنگ و برجستهترین شاخصه حج، شعار توحید است. هر سال میلیونها انسان مسلمان، از گرداگرد گیتی با قصد عبادت و تقرب، در جاری خروشان حج، همراه و همنوا طنین توحید را سر میدهند؛ «لبیکْ اللّهمَ لبّیک، لا شریکَ لکَ لبیکْ…». حاجی، اولین عمل خود رادر حج با این شعار آغاز میکند و بدین روی، بیزاری خویشتن را از شرک و مظاهر آن فریاد میزند. سپس با ندایی سرشار از حقیقت، تن به عبودیت و بندگی پروردگار میسپارد. حج، تجلی عملیِ یکتاپرستی، و اوج توحید و عبادت در بُعد اجتماعی آن است، آن هم در مقدسترین سرزمین هستی، مکّه، که مهمترین محور توحیدی، کعبه در آن جای دارد.
پرورش روح پرستش
آدمی بر اساس فطرت خداجویی که در نهاد او به امانت نهاده شده، گرایشی خداباورانه و تمایلی ذاتی به پرستش معبود حقیقی دارد. در واقع، پرستش، نیاز روحی و فطری انسان و حقیقتی است که در همه موجودات جهان هستی نیز به چشم میخورد. در پرتو این نگاه، انجام حج با مناسک ویژه الهامبخش و فضای سرشار از عطر توحیدی آن، بستری مناسب و کلاسی مساعد، برای جهت دهی صحیح و تعالی شایسته این فطرت خداداد را فراهم میسازد. آداب درسآموز و احکام حیاتبخش حج، روح پرستش را پرورش میدهد و حس بندگی و عزم خداگرایی انسان را تقویت میکند. قرآن کریم از زبان بنیان گذار محور کعبه و قهرمان مبارزه با شرک، حضرت ابراهیم خلیل علیهالسلام این چنین میگوید: «من از روی اخلاص، پاک دلانه روی خود را به سوی کسی گردانیدم که آسمانها و زمین را پدید آورده است و من از مشرکان نیستم».
پیام اخلاقی حج
حج، عظیمترین سفر روحانی و بلندترین پرواز و معراج انسانی است. مناسک پرشور و اعمال به هم پیوسته و منظم حج، نمادهایی با معنا از الگوهای متعالی رفتار یک مسلمانِ پرواپیشه است. فریادهایی یک جنس و همآهنگ و تنپوشهایی ساده و یک رنگ، نماد برادری و برابری، و یکدلی و یک رنگی است. پرهیز از جنگ و جدال، تمرین خویشتن داری و فرو بردن خشم؛ رعایت آرامش و امنیت حتی برای کوچکترین موجودات حرم، الگوی رحم و مروّت و پاسداری از امنیت و آرامش دیگران؛ دوری از استکبار و نخوت، درس تواضع و خاکساری؛ خودداری از انجام بسیاری از اعمال مباح، کلاس صبر و استواری، و همه و همه، فلسفه های ژرف و پیام های پیدا و پنهان آموزشگاه عالی و مدرسه بزرگ انسانسازی حج است که در دورهای کوتاه و فشرده، بر همه حقیقت باوران عرضه میشود.
حج، درس پرواپیشگی
بدون تردید، مهمترین فلسفه برگزاری آیین شکوهمند حج، ره آورد پرواپیشگی و فراهم ساختن اندوخته های معنوی برای روز واپسین است. تقوا، بهترین توشه ها، کلید همه نیکی ها، مرهم شفابخش همه بیماریهای روحی، و نگاهدارنده دامن نفْس از پلیدی هر گونه آلودگی است. از این رو، قرآن مجید سفارش کرده است آدمی خویشتن را با نیکوترین جامه ها که لباس تقواست آراسته گرداند، و در هر راه و مسیر همچون حج ـ که سفری الهی و هجرتی معنوی از خویشتن به خداست ـ بهترین توشه ها را که همان تقواست، برگزیند. همانگونه که در مناسک حج با امر به یکرنگی و مساوات، ملاک های ارزشمندی ظاهریِ دنیا را بیارزش شمرده و گوشزد میکند که کرامت و عزّت انسانها، بر میزان پرواپیشگی آنان است. در سنت قربانی نیز راز قبولی آن را تقوا میداند و در نهایت اینکه، پروردگار متعال تنها حج پرهیزکاران را قبول میکند.
پیام اجتماعی حج
هر سال مسلمانان جهان از سرتاسر گیتی، خود را به خیل گسترده هم کیشان خود میرسانند تا در کنگره عظیم حج، با شکوهترین اجتماع مسلمانان را تشکیل دهند. حج، گذشته از محتوای ژرف و چندین لایه آن، یک شعار دینی است که هر سال توسط مردمان جامعه اسلامی که از سراسر جهان گرد هم آمدهاند، یک صدا طنین انداز میشود. زنده نگه داشتن حج، احیای آرمان های مکتب و برافراشتن پرچم دین و دینداری در جهان و نیز نشانه حضور قدرتمند یک امت با یک شعار، یک آرمان و یک هدف در عرصه بین المللی است. همچنین ایجاد ارتباطی است صمیمانه میان مجموعه های گوناگون با بافت ها و ترکیبهای مختلف قومی، قبیلهای، مذهبی و جغرافیایی که از نقاط پراکنده سرزمین پهناور اسلامی گرد هم آمدهاند و این ارتباط، باعث تجدید و تحکیم پیوند برادریِ دینی در میان مسلمانان جهان میگردد.
حج؛ تجلی نظمی بینظیر
اسلام، مکتب نظم گرایی و حج، مدرسه نظم آموزی است. مناسک ارجمند حج، نمایانگر نظمی باشکوه و بینظیر است که به صورت طبیعی و بدون اعمال اهرم های فشار، خارج از اراده افراد، در اجتماع گسترده امت اسلامی جریان دارد؛ نظمی بسیار معنادار و در عین حال انعطاف پذیر، نه یک نظم خشکِ خشن و بیروح. از لحظه ای که زائران احرام میبندند تا آخرین عمل واجب، مجموعه این اعمال، نمایشی جذاب و دیدنی از نظمی عجیب و اسرارآمیز است. هیچکس حق سرپیچی از این نظم و خروج از مدار وچارچوب از پیش تعیین شده را ندارد و این پیامی است برای هر حاجی مسلمان که در عرصه های زندگانی فردی، خانوادگی و روابط اجتماعی خود، الگویی از یک چنین نظم دقیقی را اجرا کند و هرج و مرج بر زندگی و فعالیت های روزانهاش حاکم نباشد.
پیام سیاسی حج
حج، آهنگ وحدت طلبانه ای را به سوی محوری واحد دارد که اسلام، قرآن و سنت باشد. از این رو، حج، عامل بسیار توانمندی برای وحدت و یکپارچگی مسلمانان جهان شمرده میشود. وقتی همه نگاههای آنان به سوی مرکزی واحد معطوف گردد، از منابع موهوم قدرت که در برابر قدرت خداوند هیچ است، روی برمی گردانند و این حس مشترک، زمینه یک قدرت متمرکز مسلمان و تشکیل یک واحد سیاسی مقتدر در سطح امت اسلامی را پدید میآورد. از سوی دیگر، هنگامه حج، مناسبترین فرصتی است که در آن، مسلمانان جهان میتوانند از طریق نمایندگان خود ـ که در این اجتماعی مذهبی سیاسی عظیم گردهم آمدهاند ـ از وضعیت و سرنوشت همدیگر آگاهی یابند.
پیام فرهنگی حج
هنگامه حج، بهترین زمان برای تعامل افکار، مبادله فرهنگی و گفت و گوهای صمیمانه میان مجموعههای فرهنگی، فکری و مذهبی امت اسلامی است تا بدین وسیله، بتوانند در برابر جریانهای فرهنگی بیرون از حوزه امت اسلامی، سیاستی مشترک انتخاب کرده و سمت و سوی واحدی را در مقابل کوشش های فکری و فرهنگی مخرّب برگزینند. همچنین، حج برای هر مسلمان کاوشگر، یادآور درخشانترین و ماندگارترین خاطرات صدر اسلام است. مناسک حج، پیشینه سراسر افتخارآمیز و میراث عظیم مشترک فرهنگی مسلمانان را حکایت میکند. سنگ و چوب، در و دیوارها، کوه ها و دره ها و آثار تاریخی به جای مانده از آن دوره، از حضور لحظه به لحظه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله و صدیق ترین یاران او حکایت دارد و با نگاه به اینها و گامزدن در این مکانها، بار دیگر تمامی حماسه های ماندگار آنان در صفحه ذهن انسان نمایش داده میشود.
چند روایت
خداوند، حجّ خانه محترم خویش را که قبله مردمانش قرار داده است، بر شما واجب گردانید.(حضرت علی علیهالسلام )
خداوند حج را نشانه قرار داد تا بندگان در برابر عظمت او فروتنی کرده، به عزّت و بزرگواری پروردگار اعتراف کنند. (حضرت علی علیهالسلام )
حج، آرامشبخش دلهاست. (امام محمدباقر علیهالسلام )
مردگان در گورهایشان آرزو میکنند: کاش دنیا و آنچه در آن است را داده و به جای آن، پاداش یک حج به ایشان داده میشد. (امام محمدباقر علیهالسلام )
کسی که در راه رفتن یا بازگشتن از مکّه بدرود حیات گوید، از ترس و هراس روز قیامت ایمن گردد. (امام صادق علیهالسلام )
منبع: https://www.tebyan.net